نگاهی به شیوههای پایانبندی در شعرِ م. سرشک
author
Abstract:
نحوۀ پایانبندی در تمام هنرها اهمیت بسیار دارد. شعر نیز از این ویژگی جدا نیست و از موارد مهم در ساختار شعرْ چگونگی پایانبندی آن است که علاوه بر تأثیر موسیقایی، در استحکام و انسجام بخشیدن به ساختار شعر نیز دخیل است. به همین سبب، شاعران در دورههای گوناگون به این بخش از شعر توجه کرده و کوشیدهاند با آراستن آن، باعث تأثیر و ماندگاری بیشتر شعر در اندیشۀ خواننده شوند. پایانبندی در شعر کلاسیک به صورت بهکارگیری آرایههایی مانندِ حسن مقطع، شریطه، تخلص، و غیره نمود یافته است. در شعر معاصر نیز به چگونگی پایانبندی توجه ویژهای شده و البته نیما و پیروانش نوآوریهایی در این زمینه ارائه دادهاند. از شاعرانی که شعرش از نظر نحوۀ پایانبندی نوآوریهایی دارد م. سرشک است. او با ارائۀ شیوههای گوناگون سعی در ایجاد فرمی جدید در پایانبندی اشعارش داشته است؛ از شیوههای مورد استفادۀ شاعر عبارتاند از: برگردان، انتخاب عنوان از پایان شعر، طرح پرسش، حالت انتظار، خلاف انتظار، پایاننیافتگی، و غیره. به رغم نوآوریهای فراوانی که در شیوۀ پایانبندی شعر شفیعی دیده میشود، او در تعداد اندکی از شعرهایش از روشهای سنتی پایانبندی مانند شریطه و حسن مقطع نیز استفاده کرده که البته این را میتوان ناشی از شناخت کامل شاعر با ادبیات کلاسیک و مؤانست با آن دانست.
similar resources
نگاهی به فراهنجاری دستوری در اشعار م. سرشک
به اعتقاد صورتگرایان روسی، هر شاعر و نویسنده برای آفرینش اثر ادبی خود، به انواع فراهنجاریها و قاعدهافزاییها در زبان دست میزند و با نامتعارف ساختن آن، باعث نوعی برجستهسازی میشود. یکی از این فراهنجاریها، گریز از قواعد دستوری حاکم بر زبان است که در واقع، وجه تمایز زبان ادبی از زبان غیر ادبی نیز هست. در این شیوه شاعر با تخطّی از قواعد دستوری، گزاره پیام را به پسزمینه فرستاده و خود پیام را د...
full textرویکردهای نوستالژیک در شعر م. سرشک (شفیعی کدکنی)
یکی از مباحث مطرح در نقد روانشناسی «نوستالژی» است. نوستالژی یا غم غربت، در اصطلاح عبارت است از: احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشتهها و چیزهایی که اکنون از دست رفته و معمولاً همراه با حالت حسرت، دلتنگی و درد است. این مقوله در بیشتر اشعار شاعران فارسی تجلی دارد، اما در شعر معاصر به دلایلی از جمله اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و نیز تغییر زندگی انسان ها انعکاس ویژهای دارد. این مقاله به طور محوری ...
full textبینامتنیت و نقیضه سازى در شعر شفیعى کدکنى (م. سرشک)
در شعر و ادبیات همیشه شاعران و نویسندگانى بودهاند که اندیشه و کلامشان متأثر از متون گذشته بودهاست. این رابطه، یکى از شاخههاى بینامتنیت شمرده مىشود و در میان روابط بینامتنى که یک اثر ادبى مىتواند با آثار پیش از خود داشته باشد، نقیضهسازى جایگاه ویژهاى دارد. این تمهید موجد رابطه پیچیدهترى میان متون گشته و شاعر به واسطه آن چیزى بیش از یک تقلید یا وابستگى صرف را به مخاطب ارائه مىدهد. در ادب...
full textتجلی اسطوره در شعر م. سرشک (شفیعی کدکنی)
اسطوره، پیوند بسیار نزدیکی با هنر، بهویژه شعر، دارد. اسطوره در فرهنگ و تمدن یک ملت ریشه دارد؛ و ادبیات، یکی از عوامل جاودانگی و حیات فرهنگ و تمدن ملّتها است. شاعران، اسطورهها، باورها و رؤیاهای مهم و کهن اقوام خود را میپرورانند و درنتیجۀ پیوند با اسطورههای دوران کهن تا باورهای زمان خویش، طی یک جریان درونی در ناخودآگاه جمعی، به پویایی و بازآفرینی آنها میپردازند. بازتاب اسطورهها در شعر م. س...
full textنگاهی به شیوه های پایان بندی در شعرِ م. سرشک
نحوۀ پایان بندی در تمام هنرها اهمیت بسیار دارد. شعر نیز از این ویژگی جدا نیست و از موارد مهم در ساختار شعرْ چگونگی پایان بندی آن است که علاوه بر تأثیر موسیقایی، در استحکام و انسجام بخشیدن به ساختار شعر نیز دخیل است. به همین سبب، شاعران در دوره های گوناگون به این بخش از شعر توجه کرده و کوشیده اند با آراستن آن، باعث تأثیر و ماندگاری بیش تر شعر در اندیشۀ خواننده شوند. پایان بندی در شعر کلاسیک به صو...
full textتجلی اسطوره در شعر م. سرشک (شفیعی کدکنی)
اسطوره، پیوند بسیار نزدیکی با هنر، به ویژه شعر، دارد. اسطوره در فرهنگ و تمدن یک ملت ریشه دارد؛ و ادبیات، یکی از عوامل جاودانگی و حیات فرهنگ و تمدن ملّت ها است. شاعران، اسطوره ها، باورها و رؤیاهای مهم و کهن اقوام خود را می پرورانند و درنتیجۀ پیوند با اسطوره های دوران کهن تا باورهای زمان خویش، طی یک جریان درونی در ناخودآگاه جمعی، به پویایی و بازآفرینی آنها می پردازند. بازتاب اسطوره ها در شعر م. س...
full textMy Resources
Journal title
volume 4 issue 3
pages 39- 62
publication date 2014-12-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023